سا لینک - تبادل لینک رایگان

از زمانی که گوگل اعلام کرد الگوریتم خود را تغییر داده و قرار است به وب سایت های دوست‌دار موبایل (mobile-friendly) اهمیت بیشتری بدهد تصورات غلطی درباره موبایل وب در ذهن افراد شکل گرفت. چون تصور عموم بر این است که “سئو” در همه جا حرف اول را می زند. اما شاید دلیل کاهش بازدید وبسایت هایی که رسپانسیو نیستند الگوریتم گوگل نباشد، به عیقده من دلیل کاهش بازدید نامناسب بودن وبسایت شما برای کاربران موبایل است.

شاید سئو روی نتایج جستجو تاثیر بسزایی داشته باشد اما نگه داشتن کاربران در وبسایت بر عهده شماست ! بنابراین شما به عنوان یک طراح یا توسعه دهنده باید به فکر طراحی و پیاده سازی وبسایت هایی باشید که هم نیاز کاربران را به خوبی برطرف می کند و هم مورد پسند کارفرماست.

در این مقاله سعی دارم با توجه به مقاله پیشین که درمورد معنای استراتژی موبایل وب بود، به شرح چند نکته کلیدی در قالب سوال بپردازم که هر طراح و توسعه دهنده ای برای درک بهتر موبایل وب باید از خود بپرسد.

۱ – آیا طرح در صفحه نمایش های مختلف به خوبی نمایش داده می‌شود ؟

تلفن های همراه در اندازه های مختلفی ساخته می شوند بنابراین مطالعات جدید نشان می دهند که نباید طرح را براساس مقیاس طراحی کنیم بلکه بر اساس اولویت کوچک به بزرگ (mobile-first) طراحی کنیم. یعنی برخلاف گذشته که اندازه تلفن های پرچمدار را شاخص قرار می دادیم و در پیاده سازی طبق فرایند کاهش اندازه پیش می رفتیم. این بار اول از موبایل شروع کنیم و سپس باتوجه به افزایش اندازه صفحه اجزای دیگر را به طرح اضافه کنیم.

به عبارت دیگر فرایند تولید یک خودرو را در نظر بگیرید. همه چیز از مواد اولیه شروع می شود سپس سرهم بندی قطعات و در نهایت طرح به خودرو تبدیل می شود. اما فراید خرد کردن خودرو چطور؟ آیا می توانیم به آسانی بدنه را به حالت قبل (مواد اولیه) برگردانیم؟ خیر، بدنه آن تا حد مشخصی قابل کوچک شدن است.

من شدیدا توصیه می کنم برای پیاده سازی طرح هایتان از فریم ورک های mobile-first استفاده کنید. (نمونه: + + + + +) استفاده از یک فریم ورک مناسب و پیروی از قوانین آن کار بسیار عاقلانه ای است اما فراموش نکنید، فریم ورک ها ضامن تجربه کاربری نیستند. آنها فقط زمینه را برای پیاده سازی طرح آسان تر می کنند.

بنابر این حتما هنگام طراحی رابط کاربری تمامی جزئیات را برای نسخه موبایل، تبلت و دسکتاپ درنظر بگیرید. در طراحی هم سعی کنید ابتدا از موبایل شروع کنید این کار کمی سخت به نظر می رسد اما غیر ممکن نیست. هرچند اگر هم از دسکتاپ شروع کنید مانع بخصوصی در پیاده سازی ایجاد نمی شود فقط به گرید بندی طرح فوقالعاده توجه کنید.

۲ – آیا کاربر می تواند به راحتی فعالیت های ساده را انجام دهد؟

فعالیت ساده در هر طرح می تواند تعریف بخصوصی داشته باشد به طور کلی کلیک کردن، تکمیل کردن فرم ها رفت و آمد بین صفحات و … جز فعالیت های ساده هستند. از چه نظر !؟ خب در نسخه دسکتاپ کاربر به سادگی می تواند روی شماره صفحه موردنظر کلیک کند و به آن صفحه برود. اما در موبایل شماره صفحات عذاب آور هستند، پس باید فعالیت را ساده کنید. فراموش نکنید که تعامل لمسی حالت کلی موبایل است بنابر این نمی توان از دکمه های کوچک برای نمایش شماره صفحات استفاده کرد.

۳ – آیا طرح من دچار مرگ محتوا شده است؟

زمانی که محتوای شما خوانا نباشد کاربر سعی می کند آنرا به صورت رومه وار بخواند و رفته رفته علاقه‌اش به خواندن آن کم می‌شود. اینجاست که “مرگ محتوا” رخ می‌دهد. وقتی که به تصویر بالا نگاه می‌کنید به نظر همه چیز مرتب است هرچند که اندازه فونت ها و چیدمان آن چندان مناسب نیست اما باز هم برای نمای دسکتاپ قابل قبول است.

ولی وقتی که نمای موبایل را بررسی می کنیم علائم مرگ محتوا نمایان می شود.

تایپوگرافی نامناسب عامل اصلی مرگ محتواست، اما چگونه با آن مبارزه کنیم !؟

هنگامی که صفحه کوچک یا بزرگ می شود اندازه قلم نیز باید با اندازه صفحه همخوانی داشته باشد. به خاطر داشته باشید که چشم انسان قادر به دنبال کردن خطوط طولانی نیست (همچنین خطوط بسیار کوتاه هم باعث ایجاد فاصله می شود).

یک قانون طلایی برای حل این مشکل وجود دارد، تعداد حروف در یک خط باید بین ۴۵ تا ۷۵ کاراکتر باشند و همچنین باید در هر خط تقریبا ۱۰ واژه وجود داشته باشد. (فاصله های بسیار زیاد در تصویر نمای موبایل ناشی از عدم رعایت این قانون است).

بنابر این عرض یک ستون نباید کمتر از ۳۲۰ و بیشتر از ۸۰۰ پیکسل باشد، البته این موضوع به زبان و نوع فونت وابسته است. درضمن بهتر است برای تعیین اندازه از واحد em استفاده کنید(برای تبدیل px به em مقدار را بر حسب پیکسل در عدد ۱۶ تقسیم می کنیم).

۴ – آیا منوی سایت ساده و قابل فهم است؟

مسیری که کاربر برای دسترسی به صفحات سایت، پست های وبلاگ و یا محصولات طی می کند چقدر طول می‌کشد است !؟ قبلا هم به این نکته اشاره کردم که اگر کاربر با یک یا دو کلیک نتواند به محتوای موردنظرش دسترسی پیدا کند بازگشت مجددی درکار نیست!

اکثر کاربران هنگامی که روی لوگوی سایت کلیک می کنند انتظار دارند که به صفحه اصلی برگردند، اما زمانی که این امکان وجود نداشته باشد آنها نا امید می شوند و همین مسئله برای شما می تواند یک زنگ خطر باشد.

خب معلوم است، آنها می توانند روی دکمه منو کلیک کنند و از آنجا گزینه صفحه اصلی را انتخاب کنند. اما چه کسی دوست دارد لقمه را دور سرش بچرخاند !؟ وقتی که با یک کلیک می شود به صفحه اصلی برگشت چرا راه طولانی تری را انتخاب کنند؟ بنابر این منوی سایت باید بسیار ساده باشد، سعی کنید حد اقل ۷ لینک را در آن بگنجانید.

۵ – آیا جستجو در سایت به آسانی امکان پذیر است؟

پیچیدگی فرم جستجو را کاهش دهید، تاحد امکان طول و عرض فیلد را بزرگ در نظر بگیرید که هنگام تعامل لمسی به خوبی قابل انتخاب کردن باشد. اگر درحال پیاده سازی یک فروشگاه هستید استفاده از گزینه هایی برای فیلتر کردن نتایج جستجو می‌تواند به کاربران در رسیدن به نتیجه موردنظر کمک کند.

۶ – آیا فرم های مهم به سادگی قابل پر کردن اند ؟

کاربر را مجبور به تکرار یک عملیات نکنید، به عنوان مثال هنگام ثبتنام ومی در واردکردن مجدد رمز عبور نیست. به جای آن می توانید پیش نمایش اطلاعات را به کاربر نشان دهید تا درصورت تایید ثبتنام انجام شود.

همچنین کیبورد مجازی می تواند نقش بسزایی را در ساده کردن فرایند پرکردن فرم ایفا کند. به عنوان مثال اگر کاربر مجبور است در فرم تاریخ تولد خودش را وارد کند. بهتر است یک تقویم مجازی به صورت پاپ آپ نمایش داده شود تا تاریخ را از طریق آن انتخاب کند تا اینکه برای هریک از فیلد های روز/ماه/سال عملیات یکسانی را انجام دهد.

جمع بندی

بجز تایپوگرافی به کاربردن عبارات پیچیده و پیغام های سطحی (مثل رمزعبور یا نام کاربری صحیح نیست) ممکن است منجر به مرگ محتوا شود. برای نمایش ویدئو در سایت سعی کنید از تگ های html5 و همچنین فرمت های شناخته شده استفاده کنید. پخش فایل های فلش را در نسخه موبایل متوقف کنید. وبسایتی که برای کاربر بهینه باشد قطعا برای الگوریتم جدید گوگل هم بهینه است پس به این مسئله از دید تجربه کاربری نگاه کنید نه سئو.

توییت

چه چیزی را هنگام ترک منزل هرگز فراموش نمی کنید و همیشه همراهتان هست حتی در هنگام خواب !؟ – بله ! تلفن های هوشمند جزئی از زندگی روزمره ما هستند و فراموش کردن آنها کارآسانی نیست. اینجاست که انتخاب یک استراتژی مناسب برای طراحی موبایل وب به شما کمک می کند تا کاربران موبایل را راضی نگه دارید.

بسیاری از افراد بر این عقیده اند که «موبایل وب» به معنای به کار گیری فریمورک «بوت استرپ» برای طراحی یک پوسته واکنش گرا است. یا به طور خلاصه، کاهش اندازه صفحه (با یا بدون فریمورک). درواقع این استراتژی موبایل وب نیست، این یعنی سرهم بندی.

به این نکته توجه کنید – هدف اصلی موبایل وب انتقال یک تجربه عالی به کاربر، در هنگام استفاده از سرویس است. بنابر این من در این مقاله به شرح چند نکته اساسی می پردازم تا به خوبی تفاوت بین «سرهم بندی» و «موبایل وب» را درک کنید.

 تفاوت کلیدی بین دسکتاپ و موبایل

در قدم اول شما باید درک کنید که دستگاه های تلفن همراه در مقایسه با دستگاه های رو میزی، تجربه کاربری متفاوتی را ارائه می دهند.

• موبایل یک دستگاه شخصی است.

اندازه یک تلفن هوشمند مناسب نهایتا ۵ اینچ است. برای همین ما نمی توانیم “همه چیز” را به نمایش بگذاریم.پس صرفا کوچک کردن اندازه اجزای صفحه به معنای موبایل وب نیست. بلکه باید روی محتوا تمرکز کنید، تایپوگرافی خوانا یک عامل مهم است.

• هدف موبایل، استفاده آسان و دسترسی سریع.

مردم سراسر جهان در هنگام استفاده از تلفن همراه برای وب گردی تمایل دارند صفحات سریع تر از نسخه دسکتاپ بارگذاری شود.
کاربران موبایل تمایل ندارند برای دسترسی به محتوا با یک منوی ۳ قسمتی مواجه شوند. اگر آنها نتوانند با ۲ بار لمس صفحه به محتوای مورد نظرشان دسترسی پیدا کنند، دفعه بعدی برای مراجعه وجود ندارد.

• تعامل لمسی، حالت کلی موبایل است.

استفاده از تلفن همراه محدودیت سنی ندارد برای همین اندازه انگشت افراد متفاوت است. پس روی حالت لینک ها و دکمه ها بیشتر تمرکز کنید چون انگشت انسان به اندازه نشانه گر ماوس دقیق نیست. در نسخه آپارات برای کودکان به خوبی این مسئله رعایت شده است.

فقط مقیاس صفحه را کاهش ندهید

همانطور که قبل تر اشاره کردم، کاهش مقیاس صفحه صرفا ماهیت دسترسی آسان را به ارمغان نمی آورد. شما زمان بسیار کوتاهی در اختیار دارید تا توجه مخاطب را جلب کنید.

طراحی واکنش گرا؛ صفحات یکسانی را در همه دستگاه ها به نمایش می گذارد. اما این پایان کار نیست. به عنوان مثال شما تصمیم می گیرید که در حالت دسکتاپ منو ها در بالای سایت و به صورت یک نوار باشد. اما در نسخه موبایل ارجحیت با محتواست بنابر این با کوچک کردن مقیاس صفحه صرفا همه چیز را «سرهم بندی» می کنید. برای پیروی از استراتژی موبایل وب باید منو ها را از دید کاربر مخفی نگه دارید و با فشردن یک دکمه آنرا به کاربر نمایش دهید (مانند پوسته فعلی یک ادمین).

به عنوان یک توسعه دهنده، طبق تجربیاتی که کسب کرده ام طراحی منو به سبک آبشاری (Drop Down) ساده ترین و کاربردی ترین حالت است. البته استفاده از افکت ها هم برای نمایش منو انتخاب مناسبی است. اما این مورد سرعت رندرینگ را در برخی از مرورگر های موبایل (خصوصا مرورگر پیش فرض اندروید ۴.۰ و پایین تر) کاهش می دهد. و در برخی اوقات موجب کرش شدن صفحه می شود. بنابر این پیشنهاد می کنم قبل از طراحی یک آمار دقیق از دستگاه ها و مرورگر هایی که بازدید کنندگان برای مشاهده سایت استفاده می کنند، تهیه کنید.

درضمن تغییر مقیاس تصاویر موجب افزایش زمان بارگذاری صفحه می شود. برای همین با استفاده از جاوا اسکریپت اندازه تصاویر را تغییر دهید (توجه: جاوا اسکریپت، نه کتابخانه های مربوط به آن. زیرا برای پشتیبانی از مرورگر های پیش فرض شانس بیشتری دارید)
خوشبختانه در یک ادمین درباره فشرده سازی و افزایش لود صفحات مطالبی نوشته شده است. پس نگران چند خط دستور جاوا اسکریپت نباشید!

روی تجربه کاربری تمرکز کنید

در عوض طراحی یک پوسته «سرهم بندی شده» به این فکر کنید که کاربر هنگام مشاهده صفحات چه انتظاری دارد. شما انتظار دارید چگونه با هر بخش ارتباط بر قرار کند؟. همیشه به سراغ اصل مطلب بروید. ومی ندارد که تبلیغات تصویری را در نسخه موبایل نمایش دهید. (درواقع تبلیغات متنی در پایان هر مطلب بازدهی بیشتری دارد)

(به عقیده من) بهتر است در روند طراحی ابتدا از موبایل شروع کنید (Mobile-First Design) و چیدمان محتوای سایت را بر اساس عرض دستگاه ها تغیین نکنید (درست است که این یک معیار جهانی است، اما تمرکز تجربه کاربری روی افرادی است که از آن سرویس استفاده می کنند. نه عرض و مقیاس – بیشتر بخوانید)

ساختار صحیح قرارگیری محتوا

نمایش محتوای سایت به همان گونه که در نسخه دسکتاپ وجود دارد چندان ثمره بخش نیست. زیرا سلیقه افراد در انتخاب دستگاه ها محدود نیست. بنابر این حالت نمایش محتواباید کاملا برای موبایل بهینه شود. (یک مثال خوب)

مردم زیادی ترجیه می دهند که وب گردی را با استفاده از تلفن همراهشان انجام دهند تا اینکه پای میزی که در آن طرف اتاق است بنشینند. پس این وظیفه بسیار مهمی است که صفحات را ساده، تمیز(بدون تبلیغات و اجزای اضافی) و طوری بسازیم که خسته کننده نباشد (درمقاله دیگری روی این بحث بیشتر تمرکز می کنم).

صادقانه بگویم، پاسخ و استاندارد دقیقی برای توسعه موبایل وب وجود ندارد و همه ی معیار ها به سن کاربران و محصولی که ارائه می دهید بستگی دارد. اما هدف اصلی استراتژی موبایل وب، ارائه بهترین تجربه به کاربر است.

اگر راهکار مناسبی وجود دارد که برای شما نتیجه بخش بوده است آنرا از طریق نظرات به دیگران معرفی کنید.

تنها در دو سال گذشته وب‌گردی کاربران با وسایل همراه مثل موبایل‌های هوشمند و تبلت‌ها پنج برابر شده است. افزیش تعداد کاربران موبایل به ما هشدار می‌دهد که به فکر وضعیت سایت موبایلمان باشیم. در این نوشته می‌خواهم سایت واکنش‌گرا و سایت مجزا برای موبایل را با هم مقایسه کنم و بگویم که چرا سایت واکنش‌گرا یا Responsive بهتر از یک سایت مجزا برای تلفن‌های همراه است. ابتدا بگذارید مروری کنیم و ببینیم که سایت مجزا برای موبایل چیست و طراحی واکنشگرا به چه شکل است.

سایت مجزا برای موبایل به چه معناست؟

نسخه سبک‌تر شده و بهینه شده برای موبایل ها است که ظاهرش و ساختارش با سایت اصلی شما متفاوت است و بیشتر اوقات به صورت ۱admin.ir/mobile و یا m.1admin.ir است.

طراحی واکنش‌گرا چیست؟

به زبان ساده طراحی واکنش‌گرا به نوعی از طراحی گفته می‌شود که سایت اندازه‌اش را با توجه به وسیله کاربر تغییر می‌دهد، اگر شما با موبایل، تبلت و کامپیوترتان یا مانیتورهای متفاوت وارد یک سایت شوید؛ طراحی آن تغییری نمی‌کند، اما سایت خودش را با اندازه صفحه نمایش شما وفق می‌دهد.

مقایسه بین طراحی واکنشگرا و سایت مجزا برای موبایل

طراحی واکنش‌گرا، یک کد HTML دارد و بر روی یک آدرس میزبانی می‌شود. این به این معناست که گوگل به راحتی می‌تواند سایت را Crawl کند، صفحات را ایندکس کند و آنها را راحت‌تر دسته‌بندی کند. جهت اطلاعات بیشتر، صفحه Why responsive design از گوگل را بخوانید.

سایت موبایل، هزینه و زمان بیشتری را طلب می‌کند. برای ایجاد کوچک‌ترین تغییر باید هم در سایت اصلی آنها را اعمال کنید و هم در سایت موبایل! بیشتر از این می‌توانید زمانتان را هدر دهید؟ در واقع از نظر سئو هم سایت موبایل یک سایت مجزا محسوب می‌شود و باعث می‌شود اعتبار و قدرت‌ لینک‌ها هدر برود. مدیریت راحت‌تر، پیشنهاد شده توسط گوگل و ایجاد تجربه بهتری برای کاربران مهم‌ترین دلایلی هستند که می‌توانید با استناد به آنها، سایت خود را واکنش‌گرا طراحی کنید.

«طراحی ریسپانسیو یعنی یک طراحی برای همه ابزارها»

در پایان این نوشته کوتاه از شما می‌خواهم که اگر منبع خوبی برای یادگیری طراحی واکنش‌گرا می‌شناسید در بخش نظرات معرفی کنید که این نوشته‌ تکمیل شود.

طبق اطلاعات جدید Omedia که یک شرکت رسانه ای تعاملی و تصویری است، آیفون XR اپل محبوب ترین تلفن هوشمند جهان در سال ۲۰۱۹ بود. در گزارش های اُمِدیا آمده است که در سال ۲۰۱۸ شرکت اپل ۲۳٫۱ میلیون و در سال ۲۰۱۹ تقریبا ۴۶٫۳ میلیون گوشی XR را به فروش رسانده است همچنین این شرکت در سال ۲۰۱۹، تقریبا ۳۷٫۳ میلیون گوشی آیفون ۱۱ را به فروش رسانده است. با این که تعداد ارقام فروش خوب است اما این اعداد کاهش فروش شرکت اپل را نسبت به سال ۲۰۱۸ بیان می کنند. اُمدیا این موضوع را به افزایش قیمت محصولات اپل نسبت می دهد و خاطرنشان می کند که آیفون ۱۱ مدل ۲۰۱۹ حدود ۵۰ دلار گرانتر از آیفون ۷ ۲۰۱۶ (با نگاه به قیمت های پایه) است. میزان قیمت پرچمداران بسیار بالا رفته است، حداکثر قیمت آیفون ۷ پلاس، حدودا ۹۷۰ دلار بود که بعد از آن آیفون ۱۱ پرو مکس با قیمت ۱۴۵۰ دلار به بازار آمد. باید در نظر داشت که تنها در سه سال ۴۸۰ دلار افزایش قیمت وجود داشته است.

ارزیابی ها نشان می دهد که اپل مقام اول و مقام دوم را به خود اختصاص داده بود و شرکت سامسونگ با رونمایی از گوشی های گلکسی A50، A10 و A20 در ۵ رده بندی بعدی قرار گرفته اند و آیفون ۱۱ پرو مکس ششمین گوشی محبوب شناخته شده که تاکنون ۱۷٫۶ میلیون دستگاه از آن به فروش رفته است و بعد از آن آیفون ۸ با ۱۷٫۴ میلیون دستگاه همراه بود. جسی هونگ، مدیر تحقیقات و تجزیه و تحلیل گوشی های هوشمند در اُمدیا گفت: “اپل پیوسته رتبه های اول و دوم را در رده بندی حمل و نقل جهانی گوشی های هوشمند دارد، با این که شرکت اپل موقعیت فعلی را تنها در ۵ سال اجرای مداوم به دست آورده است.” ایشان گفته اند که افزایش قیمت گوشی های اپل باعث شد که میزان فروش این شرکت به اندازه ی ۴٫۶ درصد کاهش پیدا کند و در نتیجه این شرکت تعداد دستگاه های تولیدی را کمتر کرد که همین امر موجب شد تا این شرکت بر روی تولید دستگاه های کمتری با قابلیت های بهتری تمرکز کند و همچنان با فروش کمتری از دستگاه های خود بتواند در صدر جدول بازار قرار بگیرد.
ارزان ترین مدل آیفون که سال گذشته منتشر شد، آیفون ۱۱ با قیمت ۶۹۹ دلار بود که افزایش قیمت ۵۰ دلاری را رقم زد چرا که پیش از آن آیفون ۷ اپل با قیمت ۶۴۹ دلار در سال ۲۰۱۶ وارد بازار شد. گران ترین آیفون شرکت اپل آیفون ۱۱ پرو مکس است که در سال ۲۰۱۹ با قیمت ۱٫۴۴۹ دلار رونمایی شد و به دلیل قیمت بالا واکنش های زیادی را در پی داشت. از آنجا که قیمت فروش آیفون به طور مداوم رو به افزایش بود، تعداد دستگاه هایی که شرکت اپل در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ فروخته است رفته رفته کم شده است که هم اکنون با کاهش ۵٫۱ درصدی در سال ۲۰۱۸ و ۴٫۶ درصدی در سال ۲۰۱۹ مواجه هستیم.برخی از منابع می گویند که شرکت اپل برای ماندن در صدر جدول در سال های آینده باید نگرشی جدید را ارائه دهد اما تاکنون این شرکت هیچ گونه اشاره ای به تغییر عملکرد خود نکرده است.

تحلیل جایگاه اپل از نگاه شرکت اُمدیا